|جنونِ یکنویسنده|
شبِچهارم/ محرم ۱۴۰۲ آخرین باری که به قبرستان تبریز رفتم، میان قبرهای سمت راست ورودی چشمی چرخاندم و اطلاعات روی آنها را خواندم. اسمهاشان یادم نیست. اکثرا نوجوان بودند. از ۱۳،۱۴ سال تا بیستو خردهای. بعضیها بالای سرشان عکس داشتند و مشخصاتشان هم نوشته شده…
.
پارسال برای شبِچهارم نوشتم...
پارسال برای شبِچهارم نوشتم...
#حکایت_عکاسی
•|حسینیهی ساداتاخوی، میدان بهارستان تهران، مراسم روز چهارم محرم|
•|حسینیهی ساداتاخوی، میدان بهارستان تهران، مراسم روز چهارم محرم|
#حکایت_عکاسی
•|حسینیهی ساداتاخوی، میدان بهارستان تهران، مراسم روز چهارم محرم|
•|حسینیهی ساداتاخوی، میدان بهارستان تهران، مراسم روز چهارم محرم|